ورود حشدالشعبی به عرصه‌ی کمک رسانی به سیل زدگان استان خوزستان، ازسوی برخی رسانه‌ها‌‌ مورد حمله واقع شده است و این در حالی است که هیچ واکنشی نسبت به کارشکنی‌های آمریکا برای رسیدن کمک های خارجی و صلیب سرخ نشان نداده‌اند. در ادامه، چند نکته در خصوص ماهیت اقدام انسان‌دوستانه حشدالشعبی تشریح می‌شود:
در پاسخ به این مطلب که ورود آن‌ها به خاک ایران، به منظور حفاظت از شهر العماره مرکز استان میسان از ورود سیل است، باید گفت که اگر این را تنها هدف حشدالشعبی بدانیم (که اینگونه نیست)، باید توجه داشت که مگر یکی از مهم‌ترین اهداف ایران از کمک‌رسانی به ارتش و مردم عراق برای مبارزه با داعش، ممانعت از تسری این ویروس تکفیری به ایران نبود؟ حال اینکه حشدالشعبی نیز در پی حفاظت از مردم عراق در مقابل سیل است، البته در بیرون عراق و در هماهنگی کامل با ایران.
اگر حشدالشعبی فقط و فقط برای ممانعت از تسری سیل به استان میسان عراق، به عرصه‌ی کمک‌رسانی به سیل زدگان خوزستانی وارد ایران شده است، باید پرسید حجم انبوه پتو، چادر، غذا، آمبولانس و...در میان این کمک‌ها چه می‌کند؟ فعال شدن حشدالشعبی در عراق برای دریافت کمک‌های مردمی برای سیل‌زدگان ایرانی و اقدام برای مناسب‌سازی مساجد و مدارس سیل‌زده‌ی خوزستان چه معنایی دارد؟ پتو و غذا ابزار حشدالشعبی برای ممانعت از تسری سیل به میسان است؟
واقعیت این است که جنس اقلام و نحوه‌ی اقدامات کمکی حشدالشعبی بیان‌گر آن است که هدف اصلی این گروه کمک‌رسانی است.
باتوجه به وجود دلایل کافی برای رفع شبهات موجود، علیه حشدالشعبی و حضور امدادگرایانه‌اش در خوزستان باید دید علت نفرت پراکنی علیه حشدالشعبی چیست؟
حشدالشعبی یا بخوانید ارتش چالاک نیابتی، خروجی‌ِ دیپلماسیِ نظامی و سیاستِ خارجیِ مختص انقلاب اسلامی است که با هنرِ عملیاتی سردارانِ کاردانِ جنگ بلد، هم‌زمان و به موازات سیاست خارجی انفعالی-برجامی پیش رفت.
اگر فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های غربی با پرکردنِ قلب رآکتور برای به دست آوردنِ دل اروپایی‌ها کار را به جایی رساندند که غرب حتی هلال احمر را نیز تحریم کرد، دیپلماسی نظامیِ نیروی قدس از خارج از کشور نیروی انسانی برای امداد به داخل کشاند.
حشدالشعبی پدیده‌ی عجیب و پربازده، از نظر مالی بسیار کم هزینه و از نظر کارایی فوق‌العاده در پارادایم دولت‌سازی-ملت‌سازی‌ِ حاج قاسم‌ها است. سیاست خارجیِ عملگرایی که دولت‌های استعماری در هیچ یک از دانشکده‌های علوم سیاسی خود تدریس نمی‌کنند،  که البته دشمن احمق درجه یک ایران، خیلی دیر متوجه ظهور وبروز چنین پدیده‌ی خارق‌العاده‌ای در تئوری تبدیل تهدید(داعش) به فرصت(حشد) شد.
هم‌زمان که جهان درگیر سیاست پوشالی-برجامی خود بود و اروپایی‌ها ساده‌‌لوحانه گمانِ زانو زدن، از ایران می‌بردند، نظام علاوه بر زمان دادن به لیبرال‌ها، سیاست بومی انقلابی خود را پیش برد و یک شمشیر داموکلس دیگری، این‌بارنه مثل حزب‌الله لبنان بالای سر اسراییل، با ظرفیت تقریبی بیست هزار چریکی در جغرافیای محدود لبنان، بلکه با ظرفیت صدهزار نفری جنگجو، آن هم کنار لاله گوش آمریکایی‌ها در عراق ایجاد کرد.
دلیل حمله‌های کورو مذبوحانه به حشد هم این است که اگر کارایی آنها را قبول کنند باید کارایی سیاست خارجیِ تهاجمی انقلابی را قبول کنند. آنها می‌دانند نهال جوان این نیروی مردمی با ظرفیت صدهزار نفری در چندسال آینده، به درختی تناور و تنومند تبدیل خواهد شد.
عراق، سگک کمربند هلالی شیعی است، اتحاد ایران و عراق باطل‌السحر تحریم‌های آمریکاست. بازارعراق بسترخوبی برای کسب درامد حاصل از صادرات در منطقه می‌باشد. به‌طوری که درامد سال گذشته‌ی ایران از صادرات به عراق هفت و نیم میلیارد دلار بوده، این در حالی است که کل صادرات به کشورهای اروپایی ششصد میلیون دلار می‌باشد. بنابراین عراق مهم‌ترین راه ارز آوری و رونق تولید و اشتغال ایران است.
بدین صورت پرواضح است که آمریکا و مزدوران سیاسی و مجازی‌اش از اتحاد ایران و عراق به وحشت افتاده‌اند و تمام توان خود را به‌کار می‌برند تا مردم را از حشدالشعبی بترسانند.